11 شهریور روز ملی صنعت چاپ ، فقط یک بهانه است برای تشکر و قدردانی از کسانی که در میان صخره هایی از آهن و در فضایی پر از صداهای دلخراش و نتراشیده تصاویری را خلق    می کنند تا نشان دهند که مخلوق همان خالق تصویرگر زیبایی هاست.

 صحبت از کسانی است که خس خس سینه هایشان را در برگ برگ کتابی که ورق می زنیم احساس می کنیم این حس همان بوی کتاب های درسی است که اول مهرماه استشمام می کنیم .شهریور ماه یادمان پیوند دستان مرکبی کسانی است که مهرماه دانش اندوزی را رقم می زنند. دغدغه های این صنعت مانند سایر صنایع کم نیستند. اگر قرار باشد 11 شهریور ماه نمادی برای تقدیر و تقدیم لوح و تندیس و سخنرانی باشد بهتر است کام خودمان را تلخ نکنیم و به جشن تولدی بسنده کنیم امّا شاید برگزاری جشنواره های چاپ در روزهای شهریور ماه فرصتی باشد تا گوشه هایی از مشکلات را به گوش شنوایی برسانیم منکر تحولات و تلاش هایی که برای پیشرفت این صنعت شده است نیستیم.

ورود بی رویه تجهیزات بدون در نظر گرفتن نیاز بازار و منطقه جغرافیایی بازار رقابتی ناسالم تفکرات سودآور کوتاه مدت عدم توجه به آموزش منابع انسانی بازارهای انحصاری تأمین کننده مواد اولیه تمرکز سفارشات چاپی در پایتخت واسپاری های غیر حرفه ای و ... سبب شده است تا کسانی که صنعت چاپ را برای سرمایه گذاری انتخاب کرده اند دچار تردید کند.

این که چرا این صنعت زیر مجموعه وزارت ارشاد اسلامی تعریف شده است جای تعجب است چرا که مطبوعات تنها تولید مرتبط با این وزارت خانه است و این که وزارت صنایع بایستی متولی آن باشد نه جای دیگری.

 محصولات چاپی این صنعت به غیر از رفع نیازهای جامعه که لازمه فرهنگ مکتوب است به عنوان روکشی برای معرفی تمامی صنایع دیگر چه در داخل کشور و چه برای ورود به بازارهای خارجی ست و اگر آرمانی فکر نکنیم حضور در کشورهای همسایه بدون توجه و رفع کمبودهای این حوزه امکان پذیر نیست.

اینکه ما از صنعت چاپ یا بهتر بگوییم صنعت چاپ دیجیتال فاصله داریم چقدر مهم است و اینکه با آنچه که داریم چه می کنیم مهم نیست؟ در این فرصت فقط به یکی از ده ها دغدغه امروز این صنعت اشاره کنیم .

برای سازمان های دولتی حاضر در این صنعت واسپاری و رهاشدن از بند مسایل فنی و مشکلات حوزه کارگری و تأمین مواد اولیه در قبال تضمین و تولید محصولات آن سازمان چیز دیگری نیست.

درحالی که واسپاری بدین گونه معنی خصوصی سازی منطقی نمی دهد و لطمه اصلی را نیروی انسانی خواهد دید که با حداقل دستمزد بایستی حداکثر کارائی را داشته باشد و پس از آن نیز تجهیزات سرمایه ای مجموعه های دولتی که بدلیل سودآوری بیشتر از بین خواهد رفت.

برای مجموعه های خصوصی نیز بدلیل وجود بنگاه های خدماتی متعدد که بدون نیاز سنجی و در نظر گرفتن حجم کار و منطقه جغرافیایی و رویکرد فرا منطقه ای ایجاد شده است که سبب رقابت ناسالم شکستن قیمت ها زیر پا گذاشتن تعرفه های خدماتی گردیده و با هم نیروی کار است که حداقل با دریافت پرداختی قانون کار بایستی جبران مشکلات ذکرشده را بکند.

به فرض بازاریابی موفق و رونق اقتصادی سایر صنایع اگر قراراست متولیان این صنعت سود منطقی و پایدار تحصیل کنند نقش نیروی کار را با سهیم کردن در سود حاصل از افزایش تولید و بهره وری و گره زدن سود خود با رضایت مندی منطقی کارگران و کارکنان می توانند تضمین کنند.

آنچه که به رشته تحریر درآمده است تنها از زاویه نگاه نگارنده می باشد وگرنه یادمان نرود وجود مشکلات در زیر ساخت ها , شناخت نیاز بازار، خرید ماشین آلات ،آموزش نیروی انسانی ، بازار تأمین مواد اولیه مطلوب ، رونق اقتصادی سایر صنایع و ... راه کارهای خود را می طلبد.

چاپ روکش معرفی زندگی صنعتی امروز جامعه است.